چهارم تیر شب خوابیدم خوابش رو دیدم .خواب دیدم تو مدیریت صنعتی هی تو همه کلاسا دنبالش میگردم نبود.هرچی منتظرش شدم نیومد.در یه کلاس بسته بود بازش کردم دیدم پنجره باز بوده خودش و شاگرداش یخ زدن:smile::smile::smile:رفتم نجاتش دادم.تازه قیافش هم کارتونی شده بود.از خواب پریدم دیدم 00:45 دقیقست توتلگرام باهاش چت کردم:من:خوابتون رو دیدم.خیلی با مزه بود:smile::smile::smile:اون:خواب چی؟من:همه شخصیتا تو خوابم کارتونی شده بودن.شما خیلی با مزه شده بودین.اون:شیطونمن::blush:اون:خواب بهتر ببینمن:مثلا چی؟3اون:باغی، استخری چیزیمن:استخر؟:flushed::joy:اون:هامن:خواب کافه نبینم؟باشهسعی میک خاطرات من...
ادامه مطلبما را در سایت خاطرات من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mmzandyjo بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 13:21